استراتژی‌هایی برای کمک به همکارانی که استرس دارند


تاریخ ارسال :

۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹

استراتژی‌هایی برای کمک به همکارانی که استرس دارند

دنیای اقتصاد- مترجم: دکتر ساسان قاسمی



استرس زمانی رخ می‌دهد که تقاضاهای قرار داده شده بر دوش فرد از توان او فراتر باشد. درحالی که مقدار معینی از فشار، بخشی از زندگی روزانه است و می‌تواند در واقع به افراد در عملکرد بهتر کمک کند، اما فشار بیش از حد می‌تواند باعث ایجاد استرس شود. حتی اگر سازمان شما از یک خط‌مشی راجع‌به سلامت روان و یک مدیر یا تیم منابع انسانی فعال برخوردار باشد، احتمال زیادی وجود دارد که تغییر در رفتار یک دوست یا همکار مشاهده شود که می‌تواند نشان‌دهنده استرس باشد. حتی زمانی که می‌دانید یک نفر از استرس رنج می‌برد، باز‌کردن موضوع می‌تواند دشوار باشد. ممکن است از اینکه شاید او را اذیت کرده باشید، یا باعث شده باشید که طرف دیگر عصبانی یا احساسی شود، واهمه داشته باشید و فکر کنید اوضاع بدتر شود. اما پیشنهاد کمک شما می‌تواند اولین گام ضروری باشد. ما در این قسمت، پنج راه را بررسی می‌کنیم که شما می‌توانید از آن طریق حمایت عملی و عاطفی را به همکاری که از استرس رنج می‌برد، پیشنهاد دهید.

 

۱- یک رابطه ایجاد کنید. اگر حدس می‌زنید یک نفر در حال تجربه استرس است، در یک فضای آرام حال او را بپرسید. اگر او اغلب عصبانی یا ناراحت است، نزدیک شدن به او برای اولین‌بار کمی جرات می‌خواهد، بنابراین احتیاط کنید. با او به‌صورت خصوصی گفت‌وگو کنید، و با‌نزاکت و حساس باشید. مکالمه را با یک پرسش خنثی آغاز کنید که او را تشویق به صحبت کند. برای مثال، «من متوجه شده‌ام که اخیرا خودت نیستی، حالت خوبه؟ می‌تونم کمکت کنم؟» ممکن است او نخواهد صحبت کند که در آن صورت شما باید به حریم خصوصی او احترام بگذارید. با این حال، می‌توانید همچنان به او بگویید که هر وقت بخواهد، می‌تواند در این مورد صحبت کند. اگر او استقبال کرد، از هوش هیجانی خود استفاده کنید و با همدلی و بدون قضاوت به پاسخ او گوش فرادهید.

 

۲- ریشه مساله را شناسایی کنید. استرس می‌تواند از چیزهای مختلفی به‌وجود آید و ممکن است در وقفه‌های زمانی منظم (مثلا هنگام آماده کردن گزارش‌های ماهانه، یا پرداخت وام رهن)، یا مداوم (مثل یک رابطه دشوار در سر کار یا در خانه) پدیدار شود و یا تک موردی باشد (مواجهه با یک ضایعه یا یک فقدان شخصی). حمایتی که شما می‌توانید از دوست یا همکار خود داشته باشید، به نوع مساله بستگی خواهد داشت. بنابراین تلاش کنید با طرح پرسش‌های بازی که او را تشویق به گفت‌وگو در مورد احساسات و علل آنها می‌کند، ریشه مساله را شناسایی کنید. در یک محیط کاری، مساله معمولا از یکی از سه منبع زیر نشات می‌گیرد: بار کاری: او به سادگی باید کاری بیشتر از توان خود انجام دهد. شایستگی: او احساس می‌کند که از مهارت‌های لازم برای انجام موفق وظیفه خود برخوردار نیست.روابط: او احساس می‌کند که یک همکار دیگر رفتار پرخاشگرانه، غیرسودمند یا خصمانه دارد.

 

۳- راه‌های موثر را پیشنهاد دهید. اگر ریشه استرس همکار شما در یکی از سه منبع بالا نهفته است، از این راهبردها برای ارائه برخی راه‌حل‌های موثر استفاده کنید:

 

بار کاری. افراد دارای حجم‌های کاری چالش‌آفرین اغلب در تقلا هستند، زیرا نمی‌توانند پایان کاری را که باید انجام دهند، ببینند. همچنین، استرس می‌تواند باعث شود افراد نامنظم‌تر و سردرگم شوند و کل این چرخه بار دیگر آغاز شود. کار را با کمک به همکار خود جهت سازماندهی امور آغاز کنید. ابتدا، با او بنشینید و فهرستی از کارهایی که باید انجام شوند را آماده کنید. سپس یک عدد را به هر وظیفه بر اساس اولویت آن اختصاص دهید. اگر او هرگونه وظیفه بزرگ و زمانبری دارد که آن را طاقت‌فرسا می‌داند، تلاش کنید که آن وظیفه را به قطعات قابل مدیریت تفکیک کنید. این امر دستیابی به «پیروزی‌های سریع» را برای او آسان‌تر می‌سازد. اگر هرگونه وظیفه کم‌اولویتی در این فهرست وجود دارد، می‌توانید – اگر ظرفیت دارید – پیشنهاد کمک دهید یا واگذاری کار به یک نفر دیگر در تیم را پیشنهاد کنید.

 

شایستگی. زمانی که یک فرد احساس می‌کند کار از توان او خارج است، احساس ضعف و دلسردی خواهد داشت، حتی اگر واقعیت نداشته باشد. به او وظایف مشابهی را یادآوری کنید که در گذشته آنها را به خوبی انجام داده است، یا از حوزه‌های دیگری صحبت کنید که در آنها برتر بوده یا به اعضای دیگر تیم کمک کرده است. اگر یک شکاف مهارتی واقعی وجود دارد، به او پیشنهاد دهید که با مدیر خود در مورد مهارت آموزی یا مربی‌گری صحبت کند.

 

روابط. روابط دشوار اغلب باعث بروز استرس می‌شوند. اکثر ما در مورد فردی فکر می‌کنیم که خون ما را به جوش می‌آورد؛ خواه آن فرد یک مدیر قلدر، یک ارباب‌رجوع بد، یا یک همکار متلک‌گو باشد. به دقت به چیزی که همکارتان در حال تجربه آن است گوش فرا دهید و ببینید که آیا می‌توانید یک دیدگاه متفاوت را ارائه دهید. جانب کسی را نگیرید، زیرا این کار می‌تواند به آتش تنش بیفزاید. اما ببینید که آیا می‌توانید رفتار طرف دیگر را، به‌خصوص اگر فکر می‌کنید که او دچار سوء‌تفاهم شده است، مجددا تنظیم کنید.

 

در برخی موارد، همکار شما ممکن است اعتماد‌به‌نفس کافی برای گفت‌وگو در مورد مساله خود با مدیر یا امور منابع انسانی را نداشته باشد. اگر اینطور است، می‌توانید پیشنهاد دهید که با او همراه شوید، یا از جانب او صحبت کنید. اما اگر این کار را انجام می‌دهید، همیشه از قبل رضایت او را دریافت کنید. در غیر این‌صورت ممکن است او کار شما را سوء‌استفاده از اعتماد تلقی کند و با عصبانیت واکنش نشان دهد.

 

۴- پیشنهاد دوستی بدهید. همیشه نمی‌توانید مساله دیگران را بر دوش بکشید و تلاش برای انجام این کار ممکن است حتی با ایجاد استرس در خود شما به اتمام برسد. اما همچنان می‌توانید مهربان و حامی باشید. گاه‌به‌گاه همکار خود را به قهوه دعوت کنید و اطمینان یابید که او می‌داند شما همیشه به‌عنوان یک مشاور خوب در دسترس هستید. اگر مساله شدید و مداوم است، او را در جریان شبکه‌های حمایتی خارجی، خیریه‌ها یا خط‌های مشاوره قرار دهید. نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، این است که اقدامات ساده‌ای همچون بیرون رفتن برای پیاده‌روی و صحبت در مورد موضوعات مختلف می‌تواند به استحکام یک دوستی کمک کند، و احتمالا بحث راجع به مساله را برای او آسان‌تر خواهد ساخت.

 

۵- بیش از حددرگیر نشوید. حمایت شما احتمالا بار استرسی که دوست شما احساس می‌کند کاهش می‌دهد، اما به خاطر داشته باشید که ذخایر زمانی، ظرفیت، قابلیت و حتی بردباری شما نیز تمام‌شدنی است. تنها چیزی که زیاد است توانایی شما برای شنیدن، تفکر، و مشاوره بدون احساس بار اضافه ناشی از این کارها است. ممکن است دریابید که این کار نهایتا شما را تضعیف می‌کند. اگر مراقب نباشید، این کار ممکن است حتی بین شما و همکارتان شکاف ایجاد کند. شما خواهان بهترین نتیجه ممکن برای همکار خود هستید، اما این نباید با از دست رفتن رفاه شما حاصل شود. تحقیقات نشان می‌دهند که استرس می‌تواند از یک «اثر موجی شکل» بر افرادی که نزدیک فرد رنج برنده هستند، برخوردار باشد.

 

روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی