دنیای اقتصاد
نویسندگان: دکتر رحمن عابدینزاده نیاسر - پوریا روانستان
بازسازی سازمانهای ورشکسته
پیش از این گفته شد که ممکن است بازسازیها با توجه به شرایط در اشکال مختلفی ظاهر شوند، به همین دلیل است که هیچ مدل مشخصی برای بازسازی سازمان وجود ندارد. ریچارد مدن (Richard Madden) میگوید: «من چهار موقعیت بازسازی انجام دادهام. هیچ کدام شبیه دیگری نبوده است و هرکدام ملزومات متفاوت خود را داشتهاند که نیازمند راهحلهای مختلف و همچنین بهرهمندی از افراد مختلفی بودهاست.» انواع بازسازی و درصد وقوع آنها در جدول زیر ذکر شده است:
بازسازی فرآیند مدیریت: همانطور که گفته شد، مدیریت در نزدیک به 70 درصد موارد بازسازی تغییر میکند، چرا که خود عامل مشکل است. به همین دلیل بازسازی فرآیند مدیریت، مهمترین نوع بازسازی به شمار میرود. به شکلی که در برخی بررسیها و مصاحبههای صورت گرفته این بازسازی را تنها نوع واقعی بازسازی نامیدهاند. در این نوع از بازسازی، فرآیندهای مدیریتی عامل اصلی تغییریافته برای دستیابی به یک بازسازی بنیادین است. از آنجا که مدیریت دلیل اصلی سقوط بوده است، بنابراین این نوع بازسازی بر اصلاح ضعفهای مدیریتی تمرکز دارد. بسیاری از افراد بازسازی را شغل ترمیم موقتی یا یک افسانه میدانند، به گونهای که با یک جراحی ساده، مشکلات سود و هزینه بهصورت موقتی برطرف شود تا بتوانند شرکت یا بخشی از آن را بهعنوان یک واحد فعال به فروش برسانند. خریدار شرکت تصور میکند که شرکت مد نظر سالم است اما اصول اولیه تغییری نکردهاند. اگر خریدار از این موضوع آگاه باشد و قیمت خرید خود را با توجه به این موضوع تغییر دهد، ممکن است شانسی برای بازده سرمایه خود داشته باشد، در غیر اینصورت بستهای از مشکلات را خریداری میکند. تغییر عملکرد ضعیف، ساده نیست.
این نوع بازسازی نسبت به سایر انواع بازسازی بسیار سختتر است؛ به شکلی که برخی شرکتها ترجیح میدهند به روند موجود اعتماد کنند و دست به بازسازی نزنند. بنابراین مدیریت ضعیف موجود به کار خود ادامه میدهد تا به نقطهای برسد که مجبور به فروش همه یا بخشی از شرکت شود. بهعنوان مثال، بخش محصولات شرکت وستینگ هاوس در سال ۱۹۷۴، ۲۴ میلیون دلار ضرر داشت. این شرکت در سال ۱۹۷۵ تحت تملیک شرکت وایت کانسولیدیتد درآمد. وایت تولید شرکت را ۲۰ درصد افزایش داده و نیروی کار را ۱۵ درصد کاهش داد و با این کار توانست شرکت را به عاملی اساسی در سود تبدیل کند. بنابراین این نمونه نشان میدهد همانطور که مدیریت عامل سقوط است، میتواند کلید بازسازی موفق نیز باشد.
بازسازی اقتصادی: این نوع بازسازی که بهعنوان بازسازی چرخه کسبوکار نیز شناخته میشود، بیشترین تاثیر را در صنایع دورهای، همچون املاک و مستغلات، لوازم خانگی و... دارد. حدود نیمی از سقوطها به دلیل وضعیت بد اقتصادی رخ دادهاند و تقریبا یک مورد از شش مورد رشد شرکتها به دلیل رونق اقتصادی بودهاست. شاید بتوان گفت برخی از مدیران نجات خود را مدیون رونق اقتصادی هستند ولی شرکتهایی که مدیریت ضعیفی دارند هرگز نمیتوانند رکود اقتصادی را عامل سقوط خود بدانند. بازسازی اقتصادی مربوط به نوسانات اقتصادی نیست؛ بلکه حفظ یکپارچگی در مقابل این نوسانات است که میتواند کار بسیار دشواری باشد. میتوان عنوان کرد که «شانس» همراه برخی از مدیران بوده است که توانستهاند با یک رونق اقتصادی نجات پیدا کنند.
جفری چنین میگوید: «هنر مواجهه با این نوع بازسازی این است که کسبوکار را تا جایی زنده نگه دارید که اقتصاد بچرخد. این کار به اندازه تغییر جهت خط تولید و تمام متعلقات یک شرکت، نیازمند مهارت است.» رونق اقتصادی ممکن است بهصورت بدی شکل گیرد ولی شرکتی که مدیریت خوبی داشته باشد حتی در وضعیت بد نیز عملکرد بهتری نسبت به رقبای خود دارد. میتوان گفت فرآیندهای مدیریت خوب، کلید این کار هستند.
بازسازی محیط رقابتی: مدیران بازسازی معتقدند که عوامل رقابتی به آنها کمک کردهاست. در این میان دو عامل مهم وجود دارد. ۵۸ درصد از مدیران بازسازی معتقدند که افزایش حجم صنعت عامل تاثیرگذار بوده است و ۱۷ درصد افزایش رقابتی قیمتها را عامل اثرگذار دانستهاند. باید به این نکته توجه کرد که عوامل اقتصادی و رقابتی قطعا بر عملکرد شرکت تاثیر گذارند.
بازسازی پیشرفت محصول: این نوع بازسازی درصد کمی از بازسازیها را در بر میگیرد ولی میتواند بازگشت بزرگی در داراییهای شرکت ایجاد کند. پیشرفت محصول به دو صورت تحقق مییابد، پیشرفت در علایق مصرفکنندگان و پیشرفت علمی یا فنی.
زمانبندی در این نوع بازسازی از اهمیت ویژهای برخوردار است. شرکت سینمایی فاکس در سال ۱۹۷۷، فیلم آروارهها و در سال ۱۹۷۸ جنگ ستارگان را خلق کرد و توانست از منبع درآمد این دو محصول، ۴۸ میلیون دلار برای تملیک شرکت اسپن اسکینگ کسب کند. برخی شرکتها امید به بازسازی را وابسته به محصولی میدانند که با توسعه فنی در بازار پیشتاز است ولی جفری چنین معتقد است که پیشرفت تکنولوژی محدود است و نسبت به پیشرفت بازاریابی تاثیر کمتری دارد. بنابراین شرکتها میتوانند با تمرکز بر پیشرفت بازاریابی تاثیرگذاری بیشتری را تجربه کنند.
بازسازی مربوط به دولت: این نوع بازسازی کمترین رخداد را در میان انواع بازسازی به خود اختصاص میدهد و مربوط به اختیارات دولت مخصوصا در بخش قانونگذاری است. از جمله این موارد میتوان به تغییر عمده قوانین و مقررات، فسخ قراردادها، کنترلهای محیطی و کمک مستقیم دولت برای تامین مالی کوتاه مدت اشاره کرد. شرکت لاکهید و شرکت کرایسلر دو مثال بارز از بازسازیهای مربوط به دولت در کشور آمریکا هستند.
موارد ذکر شده مهم ترین نوع از بازسازیها هستند؛ همچنین ممکن است با توجه به شرایط مختلف، اشکال متفاوتی از بازسازی ظاهر شوند. عنصر کلیدی برای موفقیت هر بازسازی، درک و انرژی نیروی انسانی در شرکت گرفتار مشکل است. این عنصر خود نیازمند ارتباطات انسانی است که میتوان گفت نیروی انسانی در بیشتر موارد فاقد این ارتباطات هستند.
روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی