هویت برند ملموس و جذاب است. می توانید آن را ببینید، لمس کنید، نگه دارید، بشنوید و تماشا کنید. هویت برند تشخیص و تقویت تمایز را تحریک کرده و ایده های بزرگ و معانی در دسترس را به وجود می آورد. هویت برند عناصر متفاوتی را در بر گرفته و آنها را در کل سیستم ها متحد می کند.

صاحب نظران و بزرگان حوزه برند معتقدند برند یک لوگو یا هویت یا یک محصول و سازمان نیست، بلکه احساس یک شخص در مورد یک محصول، خدمت یا یک سازمان است.

در دنیای امروز رقابت به معنای خلق انتخاب های نامحدود است و شرکت ها به دنبال راه هایی برای برقراری ارتباط احساسی با مشتریان، تبدیل شدن به جایگزین و ایجاد روابط مادام العمر هستند. یک برند قوی در یک بازار پرجمعیت غرق شده است. مردم عاشق برندها می شوند، به آنها اعتماد می کنند و برتری آن را باور دارند. چگونه یک برند درک شده بر موفقیت آن تاثیر می گذارد، صرف نظر از این که آیا آن یک استارتاپ، یک سازمان و موسسه غیرانتفاعی یا یک محصول است؟

برندسازی یک فرآیند منظم است که برای ایجاد آگاهی و افزایش وفاداری مشتری استفاده می شود و این مستلزم اختیار از بالا و آمادگی برای سرمایه گذاری  در آینده است.

برندسازی در مورد استفاده از هر فرصتی است برای بیان اینکه چرا مردم باید یکی را نسبت به دیگری انتخاب کنند. تمایل به رهبری، پیشی گرفتن در رقابت فراتر از حد وظیفه و دادن بهترین ابزار به کارکنان برای رسیدن به مشتریان، از جمله دلایلی هستند که شرکت ها از برندسازی به عنوان اهرمی برای نفوذ بهره می برند. بهترین برنامه های هویتی، تجسم و پیشبرد برند شرکت با حمایت از برداشت مورد نظر است. هویت خود را در نقاط تماس برند بیان می کند و به ذات و حقیقت فرهنگ شرکت تبدیل می شود - یک نماد ثابت که آن ارزش های اصلی و میراث آن است.

استراتژی برند اثربخش، ایده متحد یگانه ای فراهم می کند که در آن همه رفتارها، اعمال و ارتباطات هم تراز هستند. آن را در سراسر محصولات و خدمات اعمال می کند و در طول زمان موثر است. استراتژی های برندهای متمایزشده و قدرتمند رقابت را منحرف می کنند. آنها آسان صحبت می کنند، خواه شما مدیرعامل باشید یا یک کارمند. استراتژی برند مبتنی بر چشم انداز است، با استراتژی کسب و کار هماهنگ شده است، از ارزش و فرهنگ شرکت ها پدیدار شده است و نشان دهنده درک عمیق از نیازها و ادراکات مشتری است. استراتژی برند جایگاه یابی، تمایز، مزیت رقابتی و پیشنهاد ارزشمند و منحصر به فرد را تعریف می کند. هماهنگ کردن دیدگاه سازمان با تجربه مشتریان، هدف استراتژی برند است.

پشتیبانی از هر برند موثر، یک استراتژی جایگاه یابی است که پیشرانه برنامه ریزی و بازاریابی است، جایگاه یابی با ایجاد فرصت هایی در یک بازار که به طور مداوم در حال تغییر هستند و یک بازار که مصرف کنندگان را با محصولات و پیام ها اشباع کرده است، تکامل می یابد .

جایگاه یابی از تغییرات جمعیت شناختی، تکنولوژیک، چرخه بازاریابی، روندهای مصرف و مصرف کنندگان و شکاف ها در بازار استفاده می کند تا راه های جدیدی برای جذب مردم به دست آید. یک ایده بزرگ به عنوان روح سازمان در اطراف استراتژی، رفتار، اعمال و ارتباطات عمل می کند.

این اظهارات به سادگی در داخل به عنوان دیدگاه یک فرهنگ متمایز و خارجی بیان شده و همچون یک مزیت رقابتی کمک می کند تا مشتریان را انتخاب کنید .