جزئیات مقاله

همشهری - خبرنگار: زهرا رفیعی

منابع جهان چطور می توانند در 30 سال آینده برای سیر کردن 11 میلیارد نفر کافی باشند

برنامه جهانی نجات زمین تا سال 2050

دوره اول: کاهش تقاضا برای محصولات کشاورزی

 تقریبا یک‌چهارم مواد غذایی تولید شده برای انسان خورده نمی‌شود. اسراف و نرسیدن دست مشتری، در سرتاسر زنجیره غذایی وجود دارد. کاهش 25درصدی اتلاف منابع غذایی ناشی از اسراف می‌تواند تا 12درصد شکاف غذایی، 27درصد شکاف اراضی و 15درصد تولید گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهد. البته اقدام در این زمینه نیازمند اندازه‌گیری ضایعات غذایی در هر کشور است. در این میان همچنین باید برای بهبود فرایند ذخیره‌سازی مواد غذایی در کشورهای درحال توسعه (با ساده‌سازی‌ برچسب‌های انقضای کالا) اقدام کرد. از سوی دیگر بشر باید به سمت رژیم‌های سالم‌تر و پایدارتر حرکت کند. پیش‌بینی می‌شود مصرف گوشت قرمز تا سال 2050تا88درصد افزایش یابد درحالی‌که اگر می‌خواهیم شکاف‌های اشاره شده را حذف کنیم باید مصرف گوشت قرمز را به‌شدت کاهش دهیم و به جای آن از جایگزین‌های گیاهی پروتئین قرمز استفاده کنیم؛ یعنی لوبیا، نخود و عدس که 20برابر به زمین کمتر (نسبت به گوشت قرمز) نیاز دارند و در عین حال 20برابر گازهای گلخانه‌ای کمتری تولید می‌کنند، بخوریم. محدود کردن دریافت انرژی از طریق گوشت قرمز به 52کالری در روز (1.5همبرگر در هفته) تا 30‌سال آینده می‌تواند باعث نصف شدن شکاف تولید گازهای گلخانه‌ای در دنیا شود. این اتفاق شگفت‌انگیز نیازمند نصف شدن مصرف گوشت قرمز در آمریکای شمالی است. تغییر سیاست‌های دسترسی به گوشت قرمز و بهبود بازار غذاهای گیاهی لازمه این تغییر است.

تب استفاده از بایو‌انرژی به جای سوخت‌های فسیلی در‌حال افزایش است که به‌نظر هم می‌رسد آثار مخرب بسیار کمتری نسبت به نفت و بنزین داشته باشد اما به‌خاطر داشته باشیم که نباید استفاده از «زیست‌انرژی» را که از چوب، باقیمانده محصولات کشاورزی، نیشکر و... به‌دست می‌آید به‌عنوان رقیب محصولات غذایی و زمین‌های کشاورزی قرار دهیم. دنیا برای کاهش شکاف‌های موجود نیاز به گسترش انرژی‌های تجدید‌پذیر دارد.

جهان باید سیاست‌های باروری صرفا در سطح جایگزینی نسل را دنبال کند. نیمی از شکاف مواد غذایی، ناشی از رشد جمعیت در آفریقا و جنوب شرق آسیاست. بیشتر کشور‌های دنیا البته به باروری در سطح جایگزینی (2.1 کودک به ازای هر زن) نزدیک شده‌اند اما در استرالیا و آفریقا نرخ باروری تا 30 ‌سال دیگر از 5کودک به 3.2خواهد رسید. اگر این مناطق با برنامه‌های جهانی پیش بروند، می‌توان شکاف کمبود زمین برای کشاورزی را تا یک چهارم و شکاف تولید گازهای گلخانه‌ای را تا 17درصد کاهش داد. تغییر در این زمینه نیز باید داوطلبانه باشد علاوه بر آن سیاست‌های کلان کشور‌ها نیز باید به سمت افزایش فرصت تحصیل برای دختران، دسترسی به خدمات بهداشت باروری و کاهش مرگ‌ومیر نوزادان برود.

دوره دوم: محصول بیشتر بدون افزایش زمین کشاورزی

افزایش بهره‌وری نکته کلیدی در این زمینه است. تولید دام از هر کشوری به کشور دیگر، متفاوت است و در مناطق استوایی کمترین میزان را دارد. از آنجایی که تا سال 2050 نیاز غذاهای وابسته به حیوانات 70درصد رشد می‌کند و دوسوم مراتع برای دامداری استفاده می‌شود، افزایش بهره‌وری اهمیت زیادی دارد. افزایش 25 درصدی در «سرعت تولید» گوشت و شیر در هر هکتار تا 20 درصد می‌تواند شکاف کمبود زمین و 11 درصد شکاف تولید گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهد. اقدام در این زمینه شامل بهبود خوراک دام و استفاده از نژادهای بهبود‌یافته دام‌ها، استفاده از چراگاه‌های چرخشی و افزایش مراقبت‌های دامپزشکی می‌شود. دولت‌ها می‌توانند با کمک‌های فنی و مالی به کشاورزان در این زمینه اقدام کنند. اصلاح نباتات ازجمله موارد حساسیت‌برانگیز است که دانشمندان این حوزه را به 2 گروه تقسیم کرده است؛ عده‌ای مخالف هرگونه دستکاری ژنتیک هستند و عده‌ای دیگر آن را ضروری و اجتناب‌ناپذیر می‌دانند. دستاورد‌های علم پزشکی و بیولوژی چشم‌اندازها را روشن‌تر خواهد کرد.

خاک‌های تخریب شده جهان به‌ویژه در مناطق خشک آفریقا  یک‌چهارم مزارع جهان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. کشاورزان می‌توانند در مناطق خشک برای بهبود روش‌های مدیریت خاک و آب محصول بهتری به‌دست آورند. به‌عنوان مثال جنگلداری زراعی یا ترکیب زمین‌های زراعی و مراتع در برخی مناطق جهان می‌تواند به بازسازی اراضی کمک و بازدهی را در عین حال بیشتر کند. کشاورزان زامبیایی در مزارع آزمایشی، محصول بیشتری از زمین‌های بدون درخت به‌دست آورده‌اند. مدیریت صحیح آب و خاک می‌تواند شکاف کمبود زمین‌های کشاورزی را تا 16درصد و شکاف تولید گازهای گلخانه‌ای را تا 7 درصد کاهش دهد. البته این روش در سرزمین‌هایی قابل اجراست که میزان جنگل‌ها و مراتعشان به‌مراتب بیشتر از ایران است. فقط یک درصد از خاک ایران جنگلی است.

برای بهره‌وری بیشتر باید با تغییرات اقلیمی خود را سازگار کنیم. براساس گزارش هیأت بین‌المللی تغییرات اقلیمی، اگر چنین نکنیم، بازدهی محصولات تا 5درصد کاهش خواهد یافت. پس کشاورزان باید محصولات مقاوم به گرما و تنش‌های آبی بکارند و سیستم‌های حفاظت از آب را اجرایی کنند.

دوره سوم: نجات اکوسیستم‌ در مقابل کشاورزی

حیات انسان در گرو تداوم اکوسیستم‌های طبیعی است. بهره‌وری در تامین معاش انسان باید به بهبود عملکرد اکوسیستم‌ها وصل باشد. به اعتقاد دانشمندان می‌توان همزمان با بهبود کشاورزی از جنگل‌های جهانی حفاظت کرد. سود حاصل از بهره‌وری بیشتر باید به صراحت برای محافظت از اکوسیستم و جلوگیری از تبدیل‌شدنشان به زمین‌های کشاورزی استفاده شود. باید از منابع خاک و آب در مقابل گسترش زمین‌های کشاورزی که کم‌بهره‌اند  یا هزینه- فرصت محیطی کمی دارند (مثل مزارع پالم در جنوب شرق آسیا) حفاظت کرد. این دولت‌ها هستند که می‌توانند با تخمین‌های دقیق بازده زمین‌های کشاورزی را در مقابل تخریب تنوع زیستی و تغییرات اقلیمی بسنجند و منابع را مدیریت کنند. خاک تورب (Peat) توده متراکم قهوه‌ای تا سیاه‌رنگ خزه‌ها و گیاهان بوده که به‌طور ناقص تجزیه شده است. این خاک معمولاً در مناطق معتدل و سردسیر جهان و زمین‌های بسیار مرطوب و مردابی که سالیان طولانی خشک بوده وجود دارد. تورب را می‌توان مرحله نخست تشکیل زغال‌سنگ دانست. از این خاک برای کشاورزی در مناطق مختلف دنیا استفاده می‌شود. زهکشی 26 میلیون هکتار از این زمین‌ها 2 درصد به انتشار گازهای گلخانه‌ای در سال می‌انجامد. برگرداندن این زمین‌ها به حالت مردابی پیشین باید در اولویت کشورها قرار گیرد تا بتوان شکاف گازهای گلخانه‌ای را 7درصد کاهش داد.

دوره چهارم: افزایش مصرف ماهی

مدیریت بهره‌برداری از شیلات نیز باید تغییر کند، در سال 2015 یک‌سوم بیشتر از حد مجاز ماهی از آب‌ها برداشت شده است که 60 درصد بیشتر از سطح ماهیگیری پایدار است. دنیا باید به سمت کاهش مصرف ماهی از منابع طبیعی و وحشی برود تا وضعیت شیلات تا سال 2050 بهبود پیدا کند. به جای آن باید در تولید ماهی پرورشی سرمایه‌گذاری کرد. در این شرایط این صنعت باید تا سال 2050، دوبرابر افزایش یابد. البته گسترش این صنعت چالش‌هایی مانند تقاضای زیاد برای آب شیرین و آلودگی آب‌ها و... را به همراه دارد ولی با بهبود میزان رشد ماهی، بهبود خوراک، کنترل بیماری‌ها، ‌تصفیه آب‌های آلوده، نظارت بر عملکرد کارگاه‌های پرورش ماهی می‌توان آسیب‌های این تغییر را کاهش داد.

دوره پنجم: کاهش گازهای گلخانه‌ای ناشی از کشاورزی

گازهای گلخانه‌ای ناشی از محصولات کشاورزی بیشتر از فعالیت‌های دامداری، استفاده از کودهای حاوی ازت، برنجکاری و سوختی که برای آن استفاده می‌شود، به‌وجود می‌آید.

پیش‌بینی می‌شود که این گازها تا سال 2050 از 7 به 9گیگاتن در سال افزایش یابد. در این دوره باید به کمک فناوری، تخمیر روده دام‌ها را کاهش داد. دام‌های نشخوارکننده نیمی از کل تولیدات بخش کشاورزی را در سال2010 به‌خود اختصاص داده‌اند. از این میان متان روده گاو‌ها و لاشه باقیمانده از آنها بیشترین منبع انتشار گازهای گلخانه‌ای است. بهره‌وری در استفاده از نشخوارکننده‌ها علاوه بر کاهش متان، میزان گوشت و شیر بیشتری در اختیار بشر می‌گذارد. به‌طور مثال اضافه کردن 3- NOP) 3-nitrooxypropan) که یک ماده افزودنی شیمیایی است، می‌تواند متان حاصل از فعالیت میکروب‌های روده را مهار کند. نیوزیلندی‌ها این ماده را مورد آزمایش قرار داده و تا 30درصد توانسته‌اند انتشار متان را کاهش دهند.

استفاده مدیریت شده از کودهای کشاورزی نیز باید بخشی از اقدامات دولت‌ها باشد. تصفیه پساب مزارع کشاورزی، دامداری و پرورش ماهی علاوه بر کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای به بهبود کیفیت آب و کنترل آلاینده‌های آب‌های زیر زمینی نیز کمک می‌کند.

باقیمانده مدفوع و ادرار دام‌ها در مزارع به اکسید نیتروژن از قوی‌ترین گازهای گلخانه‌ای تبدیل می‌شود. 12 درصد از گازهای گلخانه‌ای در سال 2010 ناشی از تجمیع این کود حیوانی است که در عین حال مانع از رشد چمن به‌طور طبیعی می‌شود. با افزایش بهره‌وری مصرف نیتروژن، میزان گازهای حاصل از کودها کاهش می‌یابد. هم‌اکنون کمتر از نصف کود استفاده شده برای محصولات کشاورزی جذب محصول می‌شود و بقیه یا در جو ساطع می‌شود و یا در اثر تجمیع به محیط‌زیست آسیب می‌رساند. دولت‌ها با برقراری مکانیزم یارانه به کودهای مؤثر، می‌توانند کشاورزان را در استفاده از این کودها تشویق کنند. از سوی دیگر نظارت بر شرکت‌های تولید‌کننده کود نیز باید در اولویت دولت‌ها قرار گیرد.

شالیزارهای برنج عامل 10 درصدی انتشار گازهای گلخانه‌ای هستند، اما راه‌هایی وجود دارد که می‌توان با آن میزان تولید متان را در کشت برنج کاهش داد به‌طور مثال کوتاه کردن زمان پرآب کردن شالیزار که در شمال به آن «آب‌تخت» می‌گویند، علاوه بر صرفه‌جویی در مصرف آب می‌تواند تا 90 درصد در کاهش متان مؤثر باشد. البته برخی از گونه‌های برنج متان کمتری تولید می‌کند و اتخاذ سیاست‌های تشویقی می‌تواند باعث افزایش بازده در برنجکاری شود.

هرچقدر کشاورز به سمت مصرف کمتر انرژی‌های فسیلی برود میزان تولید گازهای گلخانه‌ای کمتر می‌شود. هم‌اکنون 24درصد از این گازها ناشی از سوخت‌های فسیلی است که درصورت مدیریت می‌تواند تا 8درصد شکاف گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهد. اقداماتی که انتظار می‌رود دولت‌ها به سمت آن حرکت کنند، استفاده از منابع انرژی‌های کم کربن و افزایش بهره‌وری در کشاورزی و استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در تولید کود‌های نیتروژن است.

مؤسسه منابع جهان در انتها تأکید دارد که انتخاب هر‌کدام از این روش‌ها مانند منوی یک رستوران اختیاری نیست و برای برطرف کردن شکاف‌های ذکر شده در ابتدای گزارش باید همه کشور‌ها تمام روش‌ها را پیاده‌سازی کنند. خبر خوب این است که اجرای این دوره‌ها می‌تواند به سلامت زمین و انسان بینجامد.

 

روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی