جزئیات مقاله

.

5- هر چه تعداد بیلبوردها بیشتر باشد، بهتر است

یک بیلبورد معمولا در برابر بودجه یک کار و کسب گران در نظر گرفته نمی شود، اما خیلی هم

اثرگذار نیست. بیلبورد عموما یک رسانه جمعی در نظر گرفته می شود که نیاز به حمایت دارد.

پس نیاز به بیش از یک بیلبورد و هر چه مخاطب بیشتر برای دیدن آنها نیاز دارید. هر بیلبوردی

دارای یک رتبه انحصاری است که تحت عنوان GRP شناخته شده و بر اساس عواملی از قبیل

ترافیک منطقه، در میدان دید بودن، موقعیت جغرافیایی، اندازه و … تعیین می شود که از بین

صفر تا صد متغیر است. اگر این رتبه بطور میانگین برای شما 50 باشد، به این معنا است که

حداقل 50% از جمعیت آن منطقه یکی از بیلبوردهای شما را در هر روز می بیند.

 

بنابراین اگر تنها یک بیلبورد داشته باشید، شانس تاثیرگذاری شما بطور حتم کمتر از زمانی است

که 4 یا 5 بیلبورد داشته باشید. در واقع شاید انتظار دریافت امتیاز 100 در میانگین باشید، که

البته نیاز به بودجه بسیار بالایی دارد.

 

6- چیزی نگوئید، آن را نشان دهید

نسبت به ایده ها تبلیغاتی خود به شدت خلاقیت داشته باشید. یک بیلبورده ساده و مستطیل

شکل، حالت استاندارد آن است. اما فراموش نکنید که می توانید از تصاویر سه بعدی، یا متحرک

یا بصورت انیمیشنی هم استفاده کنید. هیچ دلیلی بر استفاده از یک تصویر چاپی و بزرگ بر روی

بیلبورد نیست. این فرصتی برای شما برای برند شماست که جلب توجه کننده و به یاد ماندنی

باشید. فراموش نکنید که در صورت جلب توجه زیاد مخاطبین و دست اندرکاران امر، حتی ممکن

است مورد نقد قرار گرفته و در دیگر رسانه ها هم به شما پرداخته شود که خود به نوعی برای

شما تبلیغ مجدد به حساب می آید که بخشی از هزینه های اولیه اجاره و حتی یک طراحی

فوق‌العاده را پوشش می دهد.

 

بیلبورد

 

7- از هرگونه تکرار اجتناب کنید

استفاده از بیلبورد به عنوان یک رسانه تبلیغاتی و البته حفظ آن هزینه های بسیاری زیادی برای

شما دارد که ممکن است تکرار شدن آن برای کار و کسب شما ممکن نباشد، پس سانت به

سانت آن باید هوشمندانه استفاده کنید. اگر از عنوانی بر روی آن استفاده می کنید که تصاویر

شما را توضیح می دهد، در واقع دارید کلمات را هدر می دهید. اگر تصاویر شما کسل کننده

باشد یا ارتباطی با محصول شما نداشته باشد، مشغول فرصت سوزی هستید.

 

8- در حد احمقانه ای ساده باشید

بیلبورد رسانه ای است که در کمترین زمان باید خوانده شود. مخاطب شما اغلب در حال رانندگی

با سرعتی حدود 80 کیلومتر بر ساعت از کنار بیلبورد شما عبور می کند، پس در اثربخش ترین

حالت ممکن باید پیام شما را دریافت کند. پس اینجا فضای مناسب برای کارگردانان هنری جهت

آزمودن اثار پیچیده یا برای تولیدکنندگان محتوای متنی برای ارائه متون ادبی نیست. در واقع

بیلبورد باید همانند مشتی بر روی صورت مخاطب عمل کند و هر قدر پیام آن ساده تر منتقل

شود، در واقع قدرت این مشت بیشتر بوده است.

 

9- نسبت به اندازه لوگو محتاط باشید

یکی از توصیه هایی که در عرصه تبلیغات بصورت طوطی وار تکرار می شود، این است که “لوگو

را بزرگتر درج کنید”. درک دلیل آن هم ساده است. در واقع مشتری در حال صرف هزینه بسیار

زیادی برای تبلیغ برند خودش هست و انتظار دارد که تصویر برند پس از عبور مخاطب از کنار تبلیغ

وی به طور کامل در ذهن مخاطب حک شود. با این وجود همیشه باید به حفظ تعادل هم در این

زمینه توجه کنیم. تصویر خیلی بزرگ، در واقع موجب پرت شدن حواس و عدم توجه به پیام اصلی

است. تصویر خیلی کوچک، تبلیغی هوشمند است که البته شاید کسی هم به آن توجه نکند. با

در نظر گرفتن این مهم، بهتر است به یاد داشته باشید که گاهی عدم درج لوگو نیز حتی خودش

یک شیوه و تاکتیک برندسازی در نظر گرفته می شود که برخی از برندهای مطرح جهانی از آن

بهره می برند.

 

10- آزمون طول بازو را روی آن پیاده کنید

خوب، تا اینجا کار تمام موارد بالا را در طراحی خود رعایت کردید؟ پس حتما یک بیلبورد فوق العاده

را برای کمپین خود طراحی کرده اید. زیبا، دقیق، با رنگ های متضاد، جلب توجه کننده و البته

اثرگذار … . اما باید دید اصلا دیده می شود؟ آیا خوانده می شود و کسی از آن چیزی می فهمد؟

حالا می خواهیم خیلی سریع آن را تست کنیم و ببینیم چقدر اثرگذار است و ببینیم با این کار

هزینه و زمان خود را هدر می دهیم یا خیر. برای این تست باید آن را در اندازه یک کارت ویزیت

چاپ کنید و با کشیدن دستان خود آن را در فاصله یک بازو از صورت خود نگاه دارید. آیا همچنان

قادر به دیدن و درک تمام جزئیات آن همانند زمانی که بر روی مانیتور 27 اینچی شما نمایش داده

می شد، هستید؟ اگر نه، پس باید باز مشغول شده و تغییرات لازم را پیاده کنید.

 

فراموش نکنید که در استفاده از این رسانه تنها 5 تا 10 ثانیه زمان در اختیار دارید.

 

خلاقیت یعنی نگرش به دنیای اطراف، بگونه ای که چنین نگرشی وجود نداشته باشد! سه پایه مفهومی و اساسی کسب و کارها در اقتصاد پیش رو، خلاقیت، استراتژی و تکنولوژی است. دوره آموزشی خلاقیت در بازاریابی و تبلیغات که توسط مدرسه بازاریابی چیستا تهیه شده است، به شما می آموزد که چگونه متفاوت بیاندیشید؟ همچنین با استفاده از آن می آموزید چگونه دریچه نگاه خود را، که در هستی منحصربفرد است را باز کرده و چشم انداز دنیای پیرامون تان را ببینید.